اجتماعي

کارگران وبازنشستگان: دیگر توان خرید شیر وماست وتخم مرغ را هم نداریم

magdy

"ما سالهاست که وعده می‌شنویم وعمل در کار نیست" این را یک کارگر شهرداری می‌گوید در پاسخ به اینکه چقدر امید داری کوچک شدن سفره‌های کارگران بالاخره جایی متوقف شود.

به گزارش خبرگزارى "ایلنا"، به اعتقاد این کارگر ساده، به نظر می‌رسد "مهار تورم" نیز از آن دست وعده‌هایی است که با عمل همراه نمی‌شود.

آمارهای رسمی وتقلیل یافته نشان می‌دهد که "بازهم" نرخ تورم در شهریورماه رکورد زده است ونمودارهای صعودی تورم که از ابتدای سال با سرعت بالا پیشتازی می‌کردند، هنوز بر همان منوال ماه‌های قبل در حال افزایش وصعود هستند.

گرانی لبنیات وتخم مرغ، به شدت نگران کننده است؛ گروه‌هایی که دیگر مدتهاست گوشت قرمز وگوشت مرغ را به اجبار از سفره‌های خود حذف کرده‌اند حالا با اجبار سنگین دیگری روبرو شده‌اند.

حذف تخم مرغ از سفره‌ها آنهم به دلیل گرانی سرسام آور، مشاهدات میدانی نشان می‌دهد که هر عدد تخم مرغ در بازار به حدود ۲ هزار تومان رسیده است. حذف لبنیات وتخم مرغ را می‌توان آخرین مرحله از حذف اقلام مفید سفره‌ها دانست.

یک کارگر شهرداری مریوان در این رابطه به "ایلنا" می‌گوید: "گوشت قرمز ماههاست نخورده‌ایم؛ ماست وشیر هم همیشه نمی‌خریم؛ شیر برای بچه‌هایم لازم است؛ می‌خریم ولی نمی‌توانیم به اندازه کافی به بچه‌ها بدهیم، مجبوریم در مصرف شیر هم صرفه‌جویی کنیم".

او نگران است؛ نگران اینکه اگر کاری برای گرانی‌ها نکنند، چند وقت دیگر همان نان خالی هم در سفره‌های کارگران پیدا نشود؛ می‌گوید: "یادش بخیر همین چند سال پیش با حقوق کارگری لااقل شکم‌مان که سیر می‌شد".

یک بازنشسته کارگری ساکن مشهد نیز از شرمساری بازنشستگان مقابل فرزندان ونوه‌ها می‌گوید: "بزرگ خانواده باید سفره‌اش مدام پهن باشد وبچه‌ها دورش را بگیرند، اما وقتی نداریم چه کنیم؛ وقتی از مستمری ۴ میلیون تومانی، ۲ میلیون و۵۰۰ هزار تومان را اجاره خانه می‌دهیم، چطور بچه‌ها و نوه‌ها را دعوت کنیم؛ نان خالی مقابل‌شان بگذاریم؟"

زهرا، زنی دستفروش در متروی تهران است؛ او به عنوان یک سرپرست خانواده ونان آور، مدتهاست که گوشت قرمز وسفید نخریده؛ می‌گوید: "غذای همیشگی ما تخم مرغ بود که آنهم به شدت گران شده؛ چهار دانه تخم مرغ، شده ده هزار تومان؛ قبلاً مردم به طعنه می‌گفتند نان وماستی در منزل هست وبا هم می‌خوریم حالا همان ماست هم دیگر در منزل نیست؛ یک کیلو ماست زیر ۲۰ هزار تومان پیدا نمی‌شود!"

او می‌گوید: "اجاره خانه وهزینه‌های اجباری را مجبوریم بدهیم؛ مجبورم برای دخترم دفتر ومداد بخرم؛ مجبورم پول قبض‌ها را بدهم؛ اینها را اجبار دارم ومی‌پردازم اما ناچارا از هزینه‌های سفره وغذا کم می‌کنم؛ دیگر کیفیت غذا اهمیتی ندارد فقط چیزی می‌خوریم که زنده بمانیم و کار کنیم، هر چیزی که ارزان‌تر باشد!"